کالبدها در واقع ارتعاشاتی از انرژی با فرکانس های مختلف هستند. هر محدوده فرکانسی رنگی خاص ایجاد میکند که مجموعه این رنگها با یکدیگر رنگ زمینه هاله ما را تشکیل میدهند. هر گونه تغییرات احساسی یا افکاری در فرد باعث تغییر رنگ در هاله میشود.
مجموعه این ارتعاشات امواج خاصی را در اطراف فرد بوجود میآورند. یکی از دلایل جذب افراد به یکدیگر یا دفع آنها، رنگ هاله است. حتما تجربه کردهاید که فردی در همان برخورد اول برایتان بسیار دلنشین است و به شما انرژی مثبت میدهد. گاهی هم برعکس، با دیدن شخصی حس بدی به شما دست میدهد. همه اینها به میدان انرژی و رنگ هاله افراد بستگی دارد.
همه عرفا معتقدند که انسان، موجودی دو بعدی یا دو وجهیست، یعنی از بخش فیزیکی و ماورائی به وجود آمده است. کالبد فیزیکی انسان در واقع همین جسمی هست که در این دنیای مادی قادر به درک و احساس آن با حواس پنج گانه هستیم و بعد ماورائی، بخش درونی یا آسمانی ماست که محور اصلی آن همان روح است.
بدن هر فرد به هفت قسمت تقسیم می شود. اولین کالبد، بدن فیزیکی یا همان جسم است و می توانیم آن را می بینیم. فراتر از بدن فیزیکی ، کالبد دوم است؛ بدن اثیری. کالبد سوم، یعنی جسم اختری فراتر از جسم اثیری است. فراتر از بدن اختری ؛ کالبد روحی وجود دارد؛ بدن پنجم، بدن معنوی، بعد از بدن ذهنی است. فراتر از آن، کالبد کیهانی وجود دارد. فراتر از همه اینها، بدن هفتم یا همان کالبد نیروانی است.
کالبد فیزیکی
از بدو تولد تا هفت سال اول زندگی در بدن تشکیل می شود. شش کالبد دیگر به شکل دانه هستند. آنها در شروع زندگی خاموش هستند اما توانایی توسعه دارند. کالبد فیزیکی به تنهایی در این دوره رشد میکند. برخی از افراد هرگز بعد از هفت سالگی رشد نمیکنند. آنها در این مرحله متوقف میشوند و شعوری شبیه انسان ندارند و تقریبا مانند حیوانات غرایز طبیعی خود را دنبال میکنند؛ چون صرفاً به شکل فیزیکی رشد میکنند و کالبدهای دیگر هیچ نقشی در رشد آنها ندارند.
کالبد اثیری
از هفت تا چهارده سالگی ، بدن اثیری رشد می کند. این هفت سال دوم دوره زمانی رشد عاطفی فرد است. بنابراین، بلوغ جنسی، که ناخواستهترین شکل احساسات است، در چهارده سالگی بدست میآید. در اینجا برخی از افراد در این مرحله رشد خود را متوقف میکنند. و در این حالت، بدن فیزیکی رشد میکند.
کالبد اختری
از چهارده تا بیست سالگی ، بدن اختری تکامل مییابد. در این بدن استدلال، تفکر و عقل رشد میکند. پس از رشد کالبد اختری، فرد به بزرگسالی میرسد، حتی در این مرحله یک مرد بطور کامل بالغ نشدهاست. کالبد اختری، جایی که تفکر، عقل و غیره در آن رشد میکند، دنبالهای از سنت، تمدن، فرهنگ و آموزش است. طبیعیست که محدوده معمول هفت ساله برای رشد هر بدن با تکامل بیشتر یک مرد در حال کاهش است.
دختران در سنین سیزده تا چهارده سالگی در سراسر جهان به بلوغ میرسند. از بیست و پنج سال گذشته ، سن رسیدن به بلوغ در حال کاهش است. امروزه ، دیده می شود، دختران حتی در یازده سالگی به بلوغ میرسند. کاهش سن رای گیری به هجده سالگی نشان دهنده این است که فرد در حال حاضر بیست و یک سالگی را در هجده سالگی سیر میکند. با این حال، بیست و یک سال برای رشد بدن اختری در حالت عادی لازم است. اکثر مردم از این جلوتر نمیروند. غلبه آنها به طور ناگهانی با رشد کالبد سوم متوقف میشود و تا قبل از عمر آنها هیچ ساخت قدامی وجود ندارد.
مردم در تمدنی که کالبد سوم کاملاً در آن رشد میکند ، روشنفکر و متفکر میشوند. همه انواع انقلابهای فکری مهم در یک جامعه یا در یک ملت به دلیل رشد کامل کالبد سوم در بین مردم صورت میگیرد. چنین موضوعی در دوره بودا در بین مردم مشاهده شد. این افراد راه سلطنتی مثل استادان روشن بین را دنبال کردند.
برخی از تجربیات عجیب با رشد کامل کالبد ذهنی مشاهده میشود. این کالبد پتانسیلهایی مانند: تله پاتی، هیپنوتیزم و بصیرت دارد. اینها توانایی تماس با یکدیگر را در غیاب موانع از زمان یا مکان میدهد. توانایی درک افکار دیگران بدون پرسیدن یا افشای افکار به دیگری. چنین افرادی میتوانند بدون هیچ پشتوانه بیرونی، اندیشهای را در ذهن دیگری ایجاد کنند. شخصی با بدن ذهنی کاملاً رشد کرده میتواند سفر خارج از کالبد خود را ادامه دهد. او میتواند جدا از کالبد فیزیکی باقی بماند و میتواند طرح ریزی اختری انجام دهد.
کالبد روانی
بین سنین بیست و یک تا بیست و هشت سالگی رشد میکند. چهارمین بدن جسمی، بدن روان نام دارد. برخی از تجربیات شگفتانگیز با کالبد روانی آغاز می شود. به عنوان مثال، مردی که عقلش رشد نکردهاست، ممکن است به ریاضیات علاقه نداشته باشد یا از آن لذت نبرد. ریاضیات زرق و برق خاص خود را دارد که انیشتین در آن به عنوان یک موسیقیدان در موسیقی، مانند یک خواننده در آهنگ، یا یک نقاش در رنگ ها، مهارت داشت.
هر یک از کالبدهایی که به طور کامل رشد می کنند، پتانسیلهای بیپایان در پیش روی ما قرار میگیرد. اگر بدن اثیری بعد از هفت سال اول رشد، تکامل نیافته و دچار رکود شود، چنین شخصی هیچ علاقهای به زندگی، جز خوردن و آشامیدن ندارد. مردم در تمدنی که اکثریت مردم در کالبد دوم گیر کردهاند، جنسیت محور خواهند بود. خصوصیات آنها، ادبیات، هنر، رقص، آهنگ، موسیقی، فیلم، شعر و نقاشی آنها، حتی محل سکونت و وسایل نقلیه آنها جنسیت محور است. تمام جهان آنها، کاملاً مملو از رابطه جنسی است.
در کالبد چهارم احتمالات هایپرفیزیکی وجود دارد، اما بطور معمول توسعه نیافته است؛ زیرا تهدیدهای زیادی وجود دارد و تقلبهای زیادی نیز وجود دارد. با افزایش تواناییها و ظرافت، امکانات فریب افزایش مییابد. جهانی که از بدن ذهنی آغاز میشود، ذهنی است؛ در حالی که جهان بدن اختری عینی است.
کندالینی، رویا، سیدیس (موفقیت معنوی) ذکر شده در یوگا، قسمتهایی از بدن ذهنیست. تخیل و افکار نیز مناطق زیرین کالبد چهارم هستند.
هنگامی که کندالینی از خواب بیدار میشود، مصرف مواد مخدر غیرممکن میشود. الکل به سرعت روی بدن تأثیر میگذارد؛ چون کالبد بسیار ظریف است. بدن ذهنی از یک زن حتی ظریفتر است. به همین دلیل است که یک زن به شدت تحت تأثیر الکل قرار میگیرد. این زن خطرناکتر از مردیست که این کار را انجام میدهد. الکل به سرعت بر زن تأثیر میگذارد و او از کنترل خود خارج میشود. بنابراین زنان با قوانین خاصی در جامعه خود را از این خطر محافظت میکنند.
یک روش ساده برای دانستن اینکه کالبد چهارم (ذهنی) فعال است یا نه؛ اگر متوجه شدید که باید احساس خشم یا خشونت را سرکوب کنید کندالینی بیدار نشده است. با بیدار شدن کالبد چهارم یک تغییر ترکیبی در رفتار شما مشاهده میشود و همه نذرهای مذهبی، عدم خشونت، تجرد، سرقت نکردن، عدم مالکیت بیش از حد لازم و آگاهی مستمر، به یک عادت ذاتی تبدیل میشود. از آنجا که هدف، نهایی نیست، نمی توانید دائماً در اینجا بمانید. هنوز سه کالبد دیگر وجود دارد که باید از آنها بگذرید.
بهشت و جهنم در بدن ذهنی قرار دارند و کسی که اینجا بماند، متوجه وضعیت بهشت و جهنم میشود. اکثر مردم در کالبد اول، دوم یا سوم متوقف میشوند. برای آنها، زندگی بین تولد و مرگ به همه چیز تبدیل میشود. آنها فکر میکنند، هیچ چیز و هیچ زندگی پس از مرگ وجود ندارد.
کالبد روحانی
اصطلاح سانسکریت برای بدن معنوی “آتما شریر” است و اهمیت زیادی دارد. اگر توسعه زندگی به شیوه ای مناسب ادامه یابد، در سی و پنج سالگی، پنجمین کالبد باید کاملاً رشد کند. دوره طبیعی رشد این کالبد از ۲۸ سال تا ۳۵ سال است. همانطور که گفتیم کالبد چهارم در تعداد کمی از افراد توسعه یافته است، درنتیجه این موضوع درباره کالبد پنجم بیشتر صدق میکند. در اینجا فقط ماهیتهای متافیزیکی، زمینه بحث ما هستند. ورود به کالبد پنجم تنها در صورتی امکانپذیر است که کندالینی در کالبد چهارم بیدار شود. از آنجا که ما از کالبد چهارم بیاطلاع هستیم، کالبد پنجم نیز ناشناخته باقی میماند. تعداد کمی از روحانیون سطح بالای کالبد پنجم را کشف کردهاند. در میان آنها، برخی احساس میکنند، سفر به پایان رسیده و اعلام میشود ، “بدست آوردن روح (آتمان) به معنای به دست آوردن همه چیز است”. با این وجود، سفر هنوز متوقف نشدهاست. این افراد در کالبد معنوی میمانند و خدا را نفی میکنند. آنها میگویند: “هیچ پاراماتما یا برهمن وجود ندارد”، همانند کسی که روی اولین بدن راکد است. همانطور که ماتریالیست فکر میکند ،“بدن همه چیز و همه چیز است. هیچ چیز پس از مرگ بدن باقی نمیماند و” روحانی تأیید میکند ،” هیچ چیزی فراتر از روح وجود ندارد. آتمان (روح) یک چیز کلی است. این آخرین مرحله یا سرنوشت هستی است. ” با این حال، این فقط پنجمین کالبد است. رهایی (موکشیا) در این کالبد تجربه میشود. از مرزهای چهار کالبد اول فراتر رفته و روح کاملاً آزاد میشود.
کالبد کیهانی یا آسمانی
ششمین کالبد براهما شریر است. طول طبیعی توسعه جسم کیهانی بین سنین ۳۵ تا ۴۲ سال است. کلمات بسیار کمی برای صحبت در مورد آن وجود دارد، زیرا نمیتوان آن را فقط در کلمات توضیح داد.
بدن نیروانی یا الهی
این مرحله بیوزنی است، یک حالت غیر جسمانی. این آخرین وضعیت است، فقط خلاء وجود. همه چیز ناپدید میشود؛ حتی برهمن هم باقی نمیماند. هیچ واقعیت کیهانی ندارد، بلکه فقط پوچی است. آنجا چه اتفاقی میافتد؟ بودا پاسخ داد:“آتش خاموش میشود.”بعد چه میشود؟ “وقتی آتشسوزی وجود ندارد، اکنون آتش کجاست؟ این آخرین است.” کلمه نیروانا به معنی پایان شعله یا شعله است.